او کوچ نشین بود نیامد که بماند رفت وبه دلم زخم چنان زد که بماند
من سخت که دلبسته شدم او به گمانم وابسته شد اما نه در آن حد که بماند
میرفت و دل ساده ام آنقدربه خود گفت: شاید که مردد شده شاید که بماند
دیروز خدا خواست به من عشق ببخشد امروز هم ای کاش بخواهد که بماند
تکرار همین خاطره ها داغ دلم شد داغی که بماند که بماند که بماند...
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان adabi و آدرس shamekhamoosh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 109 بازدید دیروز : 3 بازدید هفته : 112 بازدید ماه : 416 بازدید کل : 130224 تعداد مطالب : 217 تعداد نظرات : 13 تعداد آنلاین : 1